کارگاه نیمه تاریک وجود
یک کارگاه آموزشی اثرگذار؛ اثرگذاری یک کارگاه آموزشی از نگاه من، اینه که در همون فضای یادگیری، تمرین عملی انجام بشه و از اون جذاب تر و هیجان انگیزتر، طراحی تمرین ها به صورت تیم های دو و چند نفرهست!
درسته که وقتی زیادی میگیره طراحی تمرین های اما اثربخشی و ماندگاری بیشتری رو به دنبال داره..
سه شنبه های سحرآمیز با کارگاه نیمه تاریک وجود
سه شنبه ها همیشه برام متفاوت بوده، هم سبک تر و هم جاری تر از نظر انرژی روز!!
بعد از حدود 1 سال که سه شنبه های معنویت رو داشتیم و سایکوسینما یا سینمای روانشناختی رو برگزار می کردیم، تصمیم گرفتیم کارگاهی برای آشنایی با سایه ها برگزار کنیم. و نتیجه ش شد: 12 جلسه کارگاه نیمه تاریک وجود در کتابخانه مرکزی یزد با همکاری مرکز فرهنگی - ادبی یادداشت نو، که پاییز سال 1402 برگزار شد.
چرا نیمه تاریک وجود؟
در مسیر بزرگ شدن، همیشه نقش های فیلم ها و انیمیشن ها به بد و خوب تقسیم شدند و هرگز فردی که ویژگی های منفی داشت، به عنوان شخصیتی دوست داشتنی یا قابل قبول معرفی نمیشد کما اینکه بقیه ویژگی های خوب او هم نادیده گرفته میشد و حتی انسانیت زدایی میشد و به عنوان یک کاراکتر یا موجود شر، بد و منفی تصویرسازی میشد که انگار احساسات لطیف انسانی یا دردهای انسانی در او وجود نداره. از همان جا بود که در کودکی تصمیم گرفتیم از شر این ویژگی های بد رها بشیم و اونها رو سرکوب کنیم و نادیده بگیریم!
حالا تصور کن، یک قصر بزرگ داری که اتاق های زیادی داره که مجموعا یک قصر رو تشکیل میده اما دوستت میاد و میگه این اتاق پرده های خوبی نداره و تو درش رو میبندی، مامان میگه این یکی کثیفه و تو درش رو میبندی، بابا میگه انباری تاریک و ترسناکه و تو درش رو میبندی!!!! و اینجوری میشه که در گذر زمان اتاق های بیشتری از این قصر درش بسته میشه و تو دیگه یک قصر نداری بلکه یک خونه کوچیک داری که سعی میکنی با نظرات دیگران، مورد تایید نگهش داری...
وجود و شخصیت ما همین قصره که هربار با ایراد گرفتن دیگران و عدم تایید، بخشی از اون رو پنهان می کنیم و نادیده می گیریم.
مثل کودکی که دیگه نمیخواد بهش بگن شکمو، پس اشتیاق خودش رو به خوراکی در خودش سرکوب میکنه و کم کم به فردی بی میل و بدون ذوق تبدیل میشه!!
یا کودکی که نمیخواد بهش بگن حسود، پس حسادتش رو نادیده میگیره و یا پنهانی و منفعل به دیگری صدمه میزنه یا بازیگری میشه که بخشندگی و بزرگ منشی رو نمایش میده اما از درون پر از خشم و حسادت و بدخواهیه!!
نتیجهی سرکوب احساس و ویژگی های واقعی انسانی، محروم کردن خودمون از تعادل، یکپارچگی شخصیت و موهبتهای پنهان در بخش تاریک وجود ماست. این بخش تاریک، از نظر یونگ، سایه نام داره.
روانشناس سوئیسی "یونگ" سایه رو اون بخش از وجود معرفی کرد که به دلیل عدم پذیرش و طرد، در تاریکی فرو رفته و برای ما ناشناخته ست و حتی از بودنش ناآگاهیم و اگر با این ابعاد مون روبه رو بشیم اغلب پذیرفتن شون بسیار دردناک و سخته و با مقاومت شدیدی همراهه. درواقع
سایه آن کسی است که شما نمیخواهید باشید!
سایه، نیمه تاریک وجود ماست و آن کسی است که ما نمی خواهیم باشیم.
دبی فورد در کتاب نیمه تاریک وجود به معرفی این ویژگی های میپردازه و تمرینی های زیادی رو که بیشتر هم مراقبه محور هستن، معرفی میکنه تا بتونیم برای پذیرش سایه ازش استفاده کنیم.
از اونجا که سال ها در گروه درمانی و کارگاه های خودشناسی، سعی کردیم آدمها رو با توانمندی هاشون آشتی بدیم، طبیعی بود که ابتدا فرصتی برای پذیرش نقاط ضعف یا سایه هاشون ایجاد کنیم. پس بهترین کارگاهی که میشد طراحی کرد، منطبق بود بر کتاب نیمه تاریک وجود از دبی فورد.
طراحی کارگاه عملی روانشناسی
تمرین های دوره رو جوری طراحی کردیم که با سایکوسینما یا سینمایی روانشناختی ادغام بشن و قدرت تحلیل و درگیری شرکت کننده ها در تمرین ها بالا بره. همچنین برخی تمرین ها، دو نفره و مکالمه محور طراحی شد و اثربخشی بی نظیری به دنبال داشت.
تکنیک های خودتحلیلی، کاغذ و قلمی، مراقبه ای و مدیتیشن محور، تصویرسازی و تجسم خلاق، گفتگویی و شنیداری و.. برای اجرای این کارگاه طراحی شد.
اهداف متفاوت و روشن 🌞 برای کارگاه نیمه تاریک وجود!
از اهداف کارگاه، مشارکت فعال و تفکر و تحلیل بود که کمک میکرد به خودشناسی بیشتر، رشد تفکر خلاق و تحلیلی، جرآتمندی و خودابرازگری و.. که سبک کارگاه های آموزشی ما رو از آموزش صرف تبدیل میکنه به کارگاه مهارتی و عملی.
ضمنا این کارگاه و تمامی کارگاه ها، با همکاری و همراهی استاد، همکار و همسر عزیزم دکتر محمدصادق سهروردی طراحی و اجرا می شوند.
بخش هایی از تمرین ها و فضای روانی دوره رو میتونید توی تصاویر مشاهده کنید: